دروغ بزرگ اسلامیون چگونه افشا میشود:
در باب دروغ عام الفیل و حمله به مکه که اتفاقا ۵ ایه هم در تازینامه دارد: از بی نیاز داریوش.
«آیا ندیدی پروردگارت چه بر سر اصحاب فیل آورد؟ (1) آیا نقشههای شومشان را خنثی نکرد؟ (2) آری پروردگارت پرندگانی (ابابیل) که دسته دسته بودند به بالای سرشان فرستاد (3) تا با سنگی از جنس کلوخ بر سرشان بکوبند (4) و ایشان را به صورت برگی جویده شده درآورند (5)»
این کلِ سورهی فیل است که ابن اسحاق تمامی بنای «سیرهی محمد» را بر آن نهاده است. در اینجا معلوم نیست که:
1- اصحاب فیل چه کسانی هستند،
2- به کجا حمله کردهاند .
3- در چه تاریخی رخ داده است.
علامه طباطبائی در «تفسیر المیزان» از سوره فیل مینویسد: « در مجمع البیان میگوید: تمامی راویان اخبار اتفاق دارند در اینکه پادشاه یمن که قصد ویران کردن کعبه را داشته شخصی بوده به نام ابرهه بن صباح اشرم. و بعضی از ایشان گفتهاند: کنیه او ابو یکسوم بود. و از واقدی نقل شده که گفته همین شخص جد نجاشی پادشاه یمن در عهد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است» .
در همین «مجمع البیان» که علامه طباطبائی بدان متکی است آمده است: «در همان لحظه ای که آفتاب داشت طلوع میکرد، طیور ابابیل نیز از کرانه افق نمودار شدند در حالی که سنگریزههایی با خود داشتند و شروع کردند آن سنگها را بر سر لشکریان ابرهه افکندن، و هر یک از آن مرغان یک سنگ بر منقار داشت و دو تا به دو چنگالش، همینکه آن یکی سنگهای خود را میانداخت و میرفت یکی دیگر میرسید و سنگ خود را میانداخت، و هیچ سنگی از آن سنگها نمیافتاد مگر آنکه هدف را سوراخ میکرد، به شکم کسی بر نخورد مگر آنکه پاره اش کرد، و به استخوانی بر نخورد مگر آنکه پوک و سستش کرد و از آن طرفش در آمد» .
این «طیور ابابیل» [پرندگان ظریفی هستند مانند پرستو یا چلچله] که با سنگریزه با دقت نانومتری به هدف میزدند و مانند لیرز پیکر دشمن را سوراخ میکردند، از لحاظ فنی از پهپادهای [هواپیماهای بدون سرنشین شیطان بزرگ] امروزی که با دهها جی پی اس هدایت میشوند دقیقتر عمل میکردند. البته تخیلات و فانتزی حدیثنویسان در همین مورد کوچک [سوره فیل] آنچنان بیکران است که پرداختن بدانها در عصر بیوقتی ناممکن است
اما فیل در کویر؟
ظاهراً نویسندگان این حدیث [مانند بعضی از داستاننویسان مبتدی امروزی که بدون پژوهشِ پیشزمینهها دست به قلم میشوند] از فیل و کیفیات پیکری و اقلیمیاش اطلاعی نداشتند.
میگویند ابرههی حبشی از یمن امروزی به مکه حمله کرد و آن هم با فیل. فاصلهی هوایی بین صنعا و مکه 820 کیلومتر است و دمای این منطقه در ماه صفر و رببعالاول چیزی بین 35 تا 40 درجه سانتیگراد است. فیل [به بستگی به نژادش دارد] روزانه باید بین 70 تا 150 لیتر آب بنوشد و این در صورتی است که آن فیل روزانه حداقل 150 کیلو علوفه خورده باشد. یعنی فیل بخش بزرگی از آب بدن خود را توسط علوفه تأمین میکند، در غیر این صورت به 300 لیتر آب نیاز دارد.
در بهترین حالت باید این «اصحاب فیل» حداقل 20 روز در راه باشند تا به مکه برسند. یعنی هر فیل - باز در بهترین حالت- روزانه به 150 لیتر نیازمند است. پس، هر فیل فقط برای رفتن به مکه حداقل 3000 لیتر آب نیاز دارد. و اگر حتی فقط ده فیل میبودند آنها به 30 هزار لیتر آب نیاز میداشتند. در صورتی که شتر برای دو هفته فقط 100 تا 150 لیتر آب نیاز دارد. احتمالاً نویسندگان حدیث گمان میکردند که تفاوت چندانی بین فیل و شتر [حداقل در مصرف آب] وجود ندارد که دست به اختراع چنین داستانی زدند.
به هر رو، این که چگونه فیلها در آن صحرای بی آب و علف و برهوت هلاک نشدند، با عقل امروزی ما چندان سازگار نیست.آنچه مذهبیون و دینداران باید جواب بدهند این است که مشگل فیل و بی آبی کویر چگونه در آن زمان حل شده است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر