۰۸ دی، ۱۳۹۹

کتاب یورنشیا 11-سه مطلق

سه مطلق

  هنگامی که اندیشۀ توأم پدر جهانی و پسر جاودان که از طریق خدای عمل کارکرد پیدا نمود، موجب آفرینش جهان الهی و مرکزی شد، پدر ابراز اندیشۀ خود را با کلمۀ پسر خود و عمل مدیر اجرایی مشترک آنها از طریق متمایز ساختن حضورش در هاونا از پتانسیلهای بیکرانی دنبال نمود. و این پتانسیلهای آشکار نشدۀ بیکرانی در مطلق کامل پنهان شده در فضا باقی می‌مانند و در مطلق الوهیت به طور الهی احاطه می‌شوند، ضمن این که این دو در کارکرد مطلق جهانی، بیکرانی - یگانگیِ آشکار نشدۀ پدر بهشتی، یکی می‌شوند.

 همینطور که غنی شدن تمامی واقعیت از طریق رشد تجربی و به وسیلۀ ارتباط متقابل تجربی با وجودگرا توسط مطلق جهانی صورت می‌یابد، توانمندی نیروی کیهانی و توانمندی نیروی روحی، هر دو، در حال آشکار شدن - واقعیت یافتن تدریجی هستند. اولین منبع و مرکز به واسطۀ حضور متوازن مطلق جهانی به بسط توانمندی تجربی دست می‌یابد، از تعیین هویت با مخلوقات تکاملی خود بهره‌مند می‌شود، و به گسترش الوهیت تجربی در سطوح تعالیت، غائیت، و مطلق بودن نائل می‌شود.

 هنگامی که تمایز کامل مطلق الوهیت از مطلق کامل ممکن نیست، کارکرد ظاهراً ترکیبی یا حضور هماهنگ آنها عمل مطلق جهانی نامگذاری می‌شود.

1- به نظر می‌رسد که مطلق الوهیت فعال کننده‌ای تماماً قدرتمند است، در حالی که چنین می‌نماید که مطلق کامل مکانیزه کنندۀ تماماً کارآمد جهان جهانهای کاملاً متحد و به طور غائی هماهنگ، حتی جهانهای متعددی که ساخته شده، در حال ساخته شدن هستند، و یا در آینده ساخته خواهند شد، می‌باشد.

 مطلق الوهیت نمی‌تواند نسبت به هر وضعیت جهان به یک طریقۀ زیرمطلق واکنش نشان دهد، یا حداقل چنین نمی‌کند. به نظر می‌رسد هر پاسخ این مطلق به هر وضعیت مشخص در چهارچوب سعادت تمامی آفرینش چیزها و موجودات باشد، نه فقط در حالت کنونی وجودی آن، بلکه همچنین با ملاحظۀ احتمالات بی‌پایان تمامی ابدیت آینده.

 مطلق الوهیت آن پتانسیلی است که از جمع جدا شد، واقعیتی نامتناهی از طریق انتخاب داوطلبانۀ پدر جهانی، که تمامی فعالیتهای ربانیت — وجودگرایانه و تجربی — در حیطۀ آن به وقوع می‌پیوندند. این مطلق مشروط با مطلق کامل متمایز است، اما مطلق جهانی در شمول تمامی پتانسیل مطلق، فوق اضافۀ بر هر دو است.

 2- مطلق کامل غیرشخصی، برون الهی، و الوهیت نیافته است. از این رو مطلق کامل فاقد شخصیت، ربانیت، و تمامی امتیازات آفرینندگی است. واقعیت یا حقیقت، تجربه یا آشکارسازی، و فلسفه یا ابسونیتی قادر نیستند بر طبیعت و سیرت این مطلق بدون محک گذاری جهانی رخنه کنند.

اجازه دهید روشن شود که مطلق کامل یک واقعیت مثبت است که بر جهان بزرگ سایه افکنده است، و ظاهراً با همان حضور فضایی یکسان در آن دورها در داخل فعالیتهای نیرویی و تکامل پیش مادی کرانه‌های سرسام‌آور مناطق فضایی ماوراءِ هفت ابرجهان وسعت یافته است. مطلق کامل یک منفی‌بافی صرف برداشت فلسفی مبتنی بر پنداشتهای مغالطات متافیزیکی پیرامون جهانی بودن، استیلا، و آغازین بودن غیرمشروط و مشروط نیست. مطلق کامل یک کنترل فراگیر مثبت جهانی در بیکرانی است. این کنترل فراگیر در حیطۀ فضایی - نیرویی نامحدود است اما قطعاً به واسطۀ حضور حیات، ذهن، روح، و شخصیت تعدیل می‌شود، و توسط واکنشهای ارادی و فرامین هدفمند تثلیث بهشت بیشتر تعدیل می‌شود.

 ما اعتقاد راسخ داریم که مطلق کامل یک نفوذ ناهمسان و تماماً فراگیر قابل مقایسه با برداشتهای پانتئیستی متافیزیک یا با فرضیۀ پیشین اتر در علم نیست. مطلق کامل به لحاظ نیرویی نامحدود و مشروط به الوهیت است، اما ما رابطۀ این مطلق را با واقعیتهای روحی جهانها به طور کامل درک نمی‌کنیم.

 3- ما به طور منطقی چنین نتیجه‌گیری می‌کنیم که مطلق جهانی در عمل مطلقاً داوطلبانۀ پدر جهانی به دلیل واقعیتهای ناهمسان جهان که به صورت ارزشهای الوهیت یافته و الوهیت نیافته — قابل شخصیت‌یابی و غیرقابل شخصیت‌یابی — جلوه‌گر است اجتناب‌ناپذیر بود. مطلق جهانی پدیده‌ای ربانی و نشانگر رفع تنشی است که توسط عمل داوطلبانۀ این واقعیت ناهمسان جهان آفریده شده است، و به عنوان هماهنگ کنندۀ همیارانۀ این جمع کل پتانسیلهای موجود عمل می‌کند.

 حضور تنشی مطلق جهانی نشانگر تنظیم تفاوت میان واقعیت الوهیت و واقعیت الوهیت نیافته که ذاتی جدایی پویایی ربانیت داوطلبانه از سکون بیکرانی کامل می‌باشد است.

 همیشه به خاطر داشته باشید: بیکرانیِ بالقوه مطلق، و از ابدیت جدایی ناپذیر است. بیکرانی واقعی در زمان هرگز نمی‌تواند چیزی جز جزئی باشد و از این رو باید غیرمطلق باشد. بیکرانی شخصیت واقعی نیز جز در الوهیتِ کامل نمی‌تواند مطلق باشد. و تفاوت پتانسیل بیکرانی در مطلق کامل و مطلق الوهیت است که مطلق جهانی را جاودانه می‌سازد، و بدین گونه به لحاظ کیهانی این را ممکن می‌کند که در فضا از جهانهای مادی برخوردار بود و به لحاظ روحی این را ممکن می‌سازد که در زمان از شخصیتهای متناهی برخوردار بود.

 متناهی فقط به این علت می‌تواند با نامتناهی در کیهان همزیستی کند که حضور همیارانۀ مطلق جهانی تنشهای میان زمان و ابدیت، متناهی بودن و نامتناهی بودن، بالقوگی واقعیت و فعلیت واقعیت، بهشت و فضا، انسان و خداوند را چنان به طور کامل متعادل می‌سازد. مطلق جهانی به طور همیارانه در بر گیرندۀ تعیین هویت ناحیۀ واقعیت در حال پیشرفت تکاملی موجود در زمان - فضا، و در زمان - فضای فراسو، جهانهای حاوی تجلی زیربیکرانی الوهیت، می‌باشد.

 مطلق جهانی پتانسیل الوهیت ایستا - دینامیکی است که به لحاظ کارکردی در سطوح زمان - ابدیت به صورت ارزشهای متناهی - مطلق قابل تحقق است و نزدیکیِ تجربی - وجودگرایانه به آن ممکن است. این جنبۀ غیرقابل درک الوهیت ممکن است ساکن، بالقوه، و همبسته باشد، اما تا جایی که به شخصیتهای هوشمندی که اکنون در جهان بنیادین عمل می‌کنند مربوط است، به لحاظ تجربی خلاق یا تکاملی نیست.

 مطلق. دو مطلق — کامل و مشروط — ضمن این که کارکردشان چنان ظاهراً متباین است، آنطور که توسط مخلوقات ذهنی ممکن است مشاهده شوند، در مطلق جهانی و توسط او به طور کامل و الهی یگانه هستند. در تحلیل نهایی و در درک پایانی هر سۀ آنها تماماً یک مطلق هستند. آنها در سطوح زیربیکرانی به لحاظ کارکردی متمایز هستند، اما در بیکرانی یکی هستند.

 ما هرگز واژۀ مطلق را به معنی نفی چیزی یا انکار چیزی به کار نمی‌بریم. مطلق جهانی را نیز به عنوان یک الوهیت خود تعیین کننده، یک نوع پانتئیستی و غیرشخصی، نمی‌نگریم. مطلق، در تمامی آنچه که به شخصیت جهانی مربوط است، منحصراً محدود به تثلیث و تحت سلطۀ الوهیت است

منبع

هیچ نظری موجود نیست: