رابطۀ خداوند با جهان
پدر جهانی در رابطه با پدیدههای مادی، عقلانی، و معنوی جهان جهانها مقصود جاودانهای دارد که در سراسر زمان در حال به اجرا گذاردن است. خداوند جهانها را مطابق ارادۀ آزاد و مستقل خویش آفرید، و آنها را بر طبق مقصود کاملاً خردمندانه و جاودانۀ خود آفرید. تردید برانگیز است که کسی به غیر از الوهیتهای بهشت و بالاترین همیاران آنان در واقع چیز زیادی در بارۀ مقصود جاودانۀ خداوند بداند. حتی شهروندان والامرتبۀ بهشت نیز نظرات بسیار گوناگونی پیرامون طبیعت مقصود جاودانۀ الوهیتها دارند.
آسان است چنین استنباط شود که مقصود از آفرینش جهان کاملِ مرکزی هاونا صرفاً رضایت طبیعت الهی بوده است. هاونا ممکن است به صورت الگوی آفرینش برای تمام جهانهای دیگر و به عنوان مدرسۀ پایانی برای رهنوردان زمان در مسیرشان به سوی بهشت به کار گرفته شود. با این وجود، چنین آفرینش آسمانی باید بدواً برای خشنودی و رضایت آفرینندگان کامل و بیکران وجود داشته باشد.
به نظر میرسد که در حال حاضر طرح شگفتانگیز کامل ساختن انسانهای تکاملی، و پس از نیل آنان به بهشت و سپاه نهایت، که آموزش بیشتری را برای برخی کارهای آشکار نشدۀ آینده فراهم میسازد، یکی از امور عمدۀ هفت ابرجهانها و تقسیمات فرعی بسیار آن باشد. اما این طرح صعود برای معنویت بخشیدن و آموزش انسانهای فانی زمان و فضا به هیچ وجه مشغلۀ اختصاصی موجودات هوشمند جهان نمیباشد. در واقع، فعالیتهای مسحور کنندۀ بسیار دیگری وجود دارند که اوقات گروههای بزرگ آسمانی را پر نموده و انرژیهای آنان را به خود اختصاص میدهند.
1- رویکرد جهانی پدر
ساکنان یورنشیا برای مدتها خواست خداوند را سوءِ تعبیر کردهاند. در کرۀ شما مشیتی با کارکرد الهی عمل میکند، اما این آن خدمت کودکانه، استبدادی، و مادی نیست که بسیاری از انسانها به آن باور داشتهاند. خواست خداوند شامل فعالیتهای به هم پیوستۀ موجودات آسمانی و ارواح الهی است که مطابق قانون کیهانی، برای تجلیل از خداوند و برای پیشرفت معنوی فرزندان او در جهان به طور بیوقفه تلاش میکنند.
آیا نمیتوانید در برداشتتان از نحوۀ برخورد خداوند با انسان به آن سطحی پیش روید که تشخیص دهید که شعار جهان پیشرفت است؟ نژاد انسان برای رسیدن به موقعیت کنونی خود برای اعصار طولانی تلاش کرده است. در سرتاسر این هزارهها مشیت الهی در حال انجام طرح تکامل تدریجی بوده است. این دو اندیشه در عمل مخالف هم نیستند، بلکه فقط در برداشتهای غلط انسان چنین هستند. مشیت الهی هرگز در تعارض با پیشرفت راستین بشری، چه گذرا یا معنوی، نیست. مشیت همیشه با طبیعت تغییرناپذیر و کامل قانونگذار متعال سازگار است.
”خداوند وفادار است“ و ”تمامی فرامین او عادلانه است.“ ”وفاداری او حتی در آسمانها برقرار است.“ ”ای خداوند، کلام تو تا ابد در آسمانها پایدار است. وفاداری تو نسبت به تمامی نسلها است. تو زمین و مکانهای آن را تثبیت نمودهای.“ ”او یک آفرینندۀ وفادار است.“
هیچ محدودیتی در استفاده از نیروها و شخصیتهایی که پدر ممکن است برای حفظ مقصود و نگاهداری مخلوقاتش به کار گیرد وجود ندارد. ”خدای جاودانه پناهگاه ماست، و بازوان پاینده در زیر هستند.“ ”او که در مکان پنهان والامرتبه سکنی میگزیند زیر سایۀ قادر مطلق پا برجا خواهد ماند.“ ”بنگر، آن کس که نگهدار ماست به خواب غفلت فرو نخواهد رفت و نخواهد خوابید.“ ”ما آگاهیم که تمامی چیزها برای خیر آنهایی که خدا را دوست دارند با هم کار میکنند“، ”زیرا چشمان خداوند مراقب نیکوکاران است، و گوشهای او برای نیایشهای آنان باز است.“
خداوند ”از همۀ چیزها با کلام نیرومند خود“ نگاهداری میکند. و هنگامی که کرات جدید به وجود میآیند، او ”پسران خود را میفرستد و آنها آفریده میشوند.“ خداوند نه تنها میآفریند، بلکه ”از تمامی آنها محافظت میکند.“ خداوند از تمامی چیزهای مادی و تمامی موجودات روحی مداوماً نگاهداری میکند. جهانها به طور ابدی از ثبات برخوردارند. در میان بیثباتی ظاهری ثبات وجود دارد. در میان تحولات انرژی و دگرگونیهای شدید فیزیکی قلمروهای پرستاره یک نظم و امنیت بنیادین وجود دارد.
پدر جهانی از مدیریت جهانها کنارهگیری نکرده است. او یک الوهیت غیرفعال نیست. اگر خداوند به عنوان نگاهدارندۀ کنونی تمامی آفرینش کنار رود، بلافاصله یک فروپاشی جهانی به وقوع خواهد پیوست. به جز خداوند، هیچ چیز به صورت واقعیت وجود نخواهد داشت. در همین لحظه، همچون سراسر اعصار دوردست گذشته و در آیندۀ ابدی، خداوند به نگاهداری ادامه میدهد. دسترسی الهی تا گرداگرد دایرۀ ابدیت امتداد مییابد. جهان مثل یک ساعت کوک نشده است که فقط تا مدتی کار کند و بعد از کار بیافتد. تمامی چیزها مداوماً تجدید حیات میشوند. پدر به طور بیوقفه انرژی، نور، و حیات جاری میسازد. کار خداوند عملی و نیز روحانی است. ”او شمال را روی فضای خالی امتداد میدهد و زمین را روی هیچ چیز آویزان میکند.“
موجودی از نوع من قادر است در امور روزمرۀ مدیریت جهان توازنی غائی کشف کند و هماهنگی گسترده و عمیق بیابد. عمدۀ آنچه که برای ذهن انسانی نامربوط و اتفاقی به نظر میرسد، برای فهم من منظم و سازنده مینماید. اما چیزهای زیادی در جهانها رخ میدهند که من به طور کامل نمیفهمم. من مدتها است که یک دانشجوی نیروها، انرژیها، اذهان، مورانشیاها، ارواح، و شخصیتهای شناخته شدۀ جهانهای محلی و ابرجهانها بودهام و کم و بیش با آنها آشنا هستم. من یک درک کلی از چگونگی عملکرد این نیروها و شخصیتها دارم، و با کارکرد موجودات معتبر هوشمند روحی جهان بزرگ از نزدیک آشنا هستم. من به رغم دانش خود از پدیدههای جهانها، دائماً با کنش واکنشهای کیهانی روبرو هستم که کاملاً قادر به فهم آنها نیستم. من به طور مداوم با تبانیهای ظاهراً اتفاقی همکاری متقابل نیروها، انرژیها، موجودات هوشمند، و ارواح مواجه میشوم که نمیتوانم به گونهای رضایتبخش توضیح دهم.
من کاملاً صلاحیت دارم که کارکرد تمامی پدیدههایی را که مستقیماً نتیجۀ عملکرد پدر جهانی، پسر جاودان، روح بیکران، و به میزان زیاد جزیرۀ بهشت هستند ردیابی و تجزیه و تحلیل کنم. سردرگمی من به سبب مواجهه با چیزی است که به نظر میرسد عملکرد همترازهای اسرارآمیز آنها، سه مطلق بالقوه، باشد. این مطلقها به نظر میرسد مقدم بر ماده، فراتر از ذهن، و مرجح بر روح باشند. من به سبب ناتوانی خود در درک این کارکردهای پیچیده که به حضور و عملکرد مطلق کامل، مطلق الوهیت، و مطلق جهانی نسبت میدهم، دائماً سردرگم و اغلب مبهوت هستم.
این مطلقها باید وجودهای کاملاً آشکار نشده در گسترۀ گیتی باشند که در پدیدههای توانمندی فضا و در کارکرد سایر فوق غاییها این را برای فیزیکدانها، فلاسفه، یا حتی مذهبگرایان غیرممکن میسازند که با قطعیت پیشبینی کنند که نیروها، مفاهیم، یا ارواح آغازین به مطالبات انجام شده در یک وضعیت واقعی پیچیده که در بر گیرندۀ تنظیمات عالی و ارزشهای غائی است دقیقاً چگونه پاسخ خواهند داد.
همچنین یک وحدت ارگانیک در جهانهای زمان و فضا وجود دارد که به نظر میرسد مبنای تمامی تار و پود رویدادهای کیهانی است. این حضور زندۀ ایزد متعالِ در حال تکامل، این همه جا حضوری پیشبینی شدۀ ناکامل توسط آنچه که به نظر میرسد یک هماهنگی شگفتانگیز تصادفی رخدادهای ظاهراً بیربط جهان است به طور غیرقابل فهم همواره تجلی مییابد. این باید کارکرد مشیت — قلمرو ایزد متعال و عامل مشترک — باشد.
من به این باور تمایل دارم که این کنترل گسترده و کلاً غیرقابل شناخت هماهنگی و ارتباط متقابل تمامی فازها و اشکال فعالیت جهان است که موجب میشود چنین آمیزۀ متنوع و ظاهراً ناامیدکنندۀ آشفتهای از پدیدههای فیزیکی، ذهنی، اخلاقی، و روحی چنان بدون خطا برای جلال خداوند و برای بهروزی انسانها و فرشتگان عمل کند.
اما در مفهوم فراگیرتر ”اتفاقات“ ظاهری کیهان بدون شک بخشی از درام متناهی ماجرای زمان - فضای بیکران در کنترل ابدی او روی مطلقها است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر