فهم قرآن
منابع اسلام فقط دو چيزند: قرآن وسنت. منظور از سنت گفتار و كردار محمد است كه در كتب حديث و سنن و سيره آمده است. عالمان ديني در طول تاريخ 1400 ساله ي گذشته حقا به اسلام آبرو داده اند. قرآن پراكنده و گاه از بين رفته را جمع و تدوين كردند. احكام و احاديث محمد را با دقتي ستودني جمع آوري و مدون كردند. سنت محمد را با زحمتي باورنكردني جمع كردند. از احكام پراكنده و متناقض محمد، دستگاه رفيع فقه را ساختند.
در حاليكه در اسلام چيزي از فلسفه وجود ندارد، با برگرفتن فلسفه ي يونان و پرورش آن، فلسفه و كلام اسلامي را ساختند. در حاليكه در گفتار و كردار محمد چيزي از عرفان و تصوف وجود نداشت با برگرفتن عرفان از اديان هندو و مسيحيت، بناي رفيع عرفان اسلامي را ساختند. با نوشتن صدها كتاب اخلاقي و با برگرفتن انديشه هاي دانشمندان ملل مختلف مخصوصا يونانيان، اخلاق اسلامي را پرورش دادند.
واقعيت انكار ناپذير اينست كه اسلام پرورش يافته در دامان علماي اسلامي، بسيار زيباتر، فريبنده تر، كاملتر، صحيحتر، اخلاقي تر و انساني تر از اسلام محمد است و بهمين دليل است كه براي نزديك شدن به معني واقعي قرآن بايد هرچه بيشتر به خود قرآن بدون بزك و سنت صحيح تكيه كنيد و به منابع نزديكتر به صدر اسلام مراجعه كنيد، بنابراين راه مطمئن در فهم قرآن، استفاده از خود قرآن و سنت است. گرچه اين راه بظاهر آسان مي آيد ولي چندان هم سرراست و آسان نيست. در اينجا به مهمترين مشكلات و راه حلهاي آنها پرداخته مي شود.
موانع فهم قرآن
- بي نظمي يكي از بزرگترين موانع فهم قرآنست. پاره پاره بودن مطالب و پراكنده بودن هر مطلب در بين بيش ار 6600 آيه، كار فهم نظر قرآن در مورد يك موضوع خاص را بسيار مشكل مي كند. راه حل اساسي براي مقابله با اين مشكل اينست كه بايد تمام آيات مربوط به يك موضوع را يافت و در كنار هم نهاد. اينكار در گذشته بسيار مشكل بود ولي امروز با استفاده از كامپيوتر بسيار آسانتر شده است.
- تكميل نظر قرآن با زمان:
در مواردي با گذر زمان نظر قرآن تغيير پيدا كرده است مثلا در ابتداي دعوت توصيه به جنگ نمي شد ولي در مدينه، جنگ سرلوحه ي دعوت محمد قرار گرفت. اين تغيير در موارد متعدد ديگري هم مشاهده مي شود. براي مقابله با اين مشكل دانستن زمان نزول آيات ضروري است. با مراجعه به تفاسير معتبر قرآن مي توان بر اين مشكل غلبه پيدا كرد.
- ناسخ و منسوخ:
در مواردي حكمهاي قبلي قرآن توسط آيات بعدي نسخ(لغو) شده است. مثلا در ابتداي دعوت محمد در مكه، ظاهرا آزادي عقيده مورد قبول قرآنست اما در مدينه اين آزادي عقيده
نسخ شده است كه اين نسخ بعدي روي بيش از صد آيه
ي قبلي تأثير گذاشته است. مشكل اينجاست كه در
هيچ آيه اي ذكر نشده كه اين ناسخ است يا منسوخ. براي حل اين معضل مراجعه به كتب معتبر ناسخ و منسوخ ضروري است.
البته مهمترين موارد نسخ در همين كتاب جمع آوري شده
است و براي يك انسان غير متخصص، توجه به همين موارد مهم كافي
است.
- نياز به شأن
نزول عده اي از آيات
يكي از بهترين راههاي پي بردن به معني آيه ي
مبهم، توجه به شأن نزول آيه است. يعني اينكه اين آيه در پاسخ به چه واقعه اي نازل
شده است. در صورت نياز بازهم با مراجعه به تفسير مي توان به شأن نزول پي برد.
- اصلاحات
مترجمين و مفسرين
گرچه ترجمه ي قرآن براي كسيكه عربي نمي داند
ضروري است و تفاسير نيز براي رفع ابهام آيات مبهم ضروري اند، اما كار مفسران ومترجمان
پاره دوزي نيز هست. واقعيت تلخ اينست كه در اكثر قريب به اتفاق موارد، مؤمن و
روحاني هيچ ديني نمي تواند محقق واقعي در دين خودش باشد. براي تحقيق بيطرفانه،
محقق بايد از روي اعتقاد و باور به دين ننگرد. اعتقاد قبلي به چيزي به معني اينست
كه شما قبل از تحقيق، قضاوتتان را كرده ايد. بنابراين تحقيق بعدي چيزي جز تأييد
اعتقادات قبلي شما نمي زايد. اين مطلب از بديهيات روانشناسي مدرن محسوب مي شود. بنابراين مفسران و عالمان اسلامي هرگز محققان بيطرفي در قرآن نيستند.
آنان قبل از مراجعه و تحقيق در قرآن به قرآن ايمان آورده اند و تنها با ديدهاي كسب معرفت و هدايت و مدح به قرآن مي نگرند يعني آنان با پيش داوري بشدت مثبت در قرآن مي نگرند بهمين دليل كار مفسران پاره دوزي است. آنان از قبل ايمان دارند كه قرآن كلام خداست و در كلام خدا ضعف و خطا وجود ندارد بنابراين اولا چون فقط به ديده مدح و ستايش به قرآن مي نگرند بيشتر خطاهاي قرآن را نمي بينند. ثانيا اگر خطائي بسيار واضح را بر حسب اتفاق مشاهده كردند چون معتقدند كه خطا نيست بنابراين به توجيه آن مي پردازند و آن خطا را از ديده ي خود و ديگران مي پوشانند و
بقول حافظ:
شيخ ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرين بر نظر پاك خطا پوشش باد
مفسران، قرآن را تراويده از قلم صنع مي دانند طبعا در آن خطائي نمي بينند و اگر هم ديدند آنرا مي پوشانند.بهمين دليل در اكثر موارد در ترجمه و تفسير قرآن، كلمات و نكاتي را مي افزايند تا معني آيه از ديد خودشان درست در آيد و غير منصفانه تر اينكه گاه حتي معني لغات را تغيير مي دهند مثلا در ترجمه اي ديدم كه لغت مكر را تدبير معني كرده بود براي اينكه بر خلاف قرآن، مكر را به خدا نسبت ندهد. جالب است بسياري از مترجمان و مفسران دايه هاي دلسوزتر از مادرند و آنقدر بعضي آيات را
حك و اصلاح مي كنند تا آيه از معني واقعي اش خارج مي شود. در
اينگونه موارد مراجعه و مقايسه با ترجمه ها و تفسيرهاي قديمي تر و معتبرتر مي تواند كارساز باشد، اما حل نهائي آن متأسفانه نياز به دانستن زبان عربي و آشنائي با تفسير دارد.
بسياري از روشنفكران مسلمان هم پاره دوزان مدرنند. اكثرا از قرآن و منابع ديني بي اطلاعند يا كم اطلاعند اما ايمان عميق به اسلام دارند. بنابراين با گرفتن جملاتي از قرآن يا سنت و تحريف كلمات و معاني آنها، لباس مدرنيته را بر تن اسلام مي پوشانند. اينان بر اساس مد روز تفسيري جديد بر اسلام مي گذارند و جوانان بيچاره ي مسلمان را از بيراهه اي به بيراهه ي ديگر سوق مي دهند. زمانيكه سوسياليسم مد روز بود، بر اسلام لباس سوسياليسم مي پوشاندند؛ چنانچه دكتر شريعتي در ايران كرد و امروزكه دموكراسي مد روز است، بر اسلام لباس دموكراسي مي پوشانند؛
همانگونه كه امروز گروههاي سياسي اسلام گراي جهان عرب چنين مي كنند. در بسياري موارد در سراسر يك كتاب آنان، آيه اي از قرآن يا حديثي از محمد مشاهده نمي كنيد. بسياري از آنان بافته هاي خود را بر اسلام مي پوشانند. روحانيون متجدد نيز دست كمي از روشنفكران مسلمان درتحريف اسلام ندارند علي رغم مشكلات فوق بازهم توصيه مي شود كه از خواندن قرآن نهراسيد چون با خواندن ساده ي قرآن به معني بيشتر آيات پي مي بريد.
البته بسيار بهتر است كه آيات مربوط به يك موضوع را با هم بخوانيد. اما در صورت ابهام يا تضاد بايد به تفاسير معتبر مراجعه كنيد. من تفاسير قديمي تر و متكي به سنت
را ترجيح مي دهم چون تفاسير آيات را ازصحابه يا تابعين نقل مي كنند، مثل تفسير
طبري و تقسير الدر المنثور.
نكته ي ديگر اينكه
اگر قرآن را با عشق و ايمان بخوانيد همه چيزآن بنظرتان درست مي آيد و اگر با نفرت
بخوانيد همه چيز آن بنظرتان غلط مي آيد درحاليكه نه اينست و نه آن. فردي ادعاي نبوت كرده و كتابي را بعنوان كتاب خدا معرفي كرده
است. شما بايد بدون حب و بغض آنرا بدقت مطالعه كنيد، در آن تفكر كنيد با علم و واقعيت و عقل بسنجيد و اگر آنرا راست و معجزه ديديد از آن
تبعيت كنيد و گر نه آنرا كنار بگذاريد.
به نقل از کتاب نقد قرآن ویرایش دوم-دکتر سها
به نقل از کتاب نقد قرآن ویرایش دوم-دکتر سها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر