۲۸ آذر، ۱۳۹۹

کتاب یورنشیا : 1- الوهیت و ربانیت

  الوهیت و ربانیت

 جهان جهانها پدیده‌های فعالیتهای الوهیت را در سطوح متنوع واقعیتهای کیهانی، معانی ذهنی، و ارزشهای روحی عرضه می‌دارد، اما تمامی این کارکردها — شخصی یا غیر از آن — به گونه‌ای الهی هماهنگی می‌شوند.

الوهیت به صورت خدا قابل شخصیت‌ یافتن است، و به طرقی که تماماً توسط انسان قابل فهم نیست، پیش شخصی و فوق شخصی است. الوهیت در کلیۀ سطوح فوق مادیِ واقعیت با کیفیت یگانگی — واقعی یا بالقوه — تعیین ویژگی می‌شود، و این کیفیت یگانه‌ساز توسط مخلوقات به بهترین نحو به صورت ربانیت فهم می‌شود.

 الوهیت در سطوح شخصی، پیش شخصی، و فوق شخصی عمل می‌کند. کل الوهیت در هفت سطح زیرین کارکرد دارد:

 1- ساکن — الوهیت خود شامل و خود موجود.

2- بالقوه — الوهیت خود ارادی و خود هدفمند.

 3- همیارانه — الوهیت خود شخصیت یافته و الهی - برادرانه.

 4- آفریننده — الوهیت خود توزیع یابنده و به طور الهی آشکار شده.

 5- تکاملی — الوهیت خود انبساط پذیر و با مخلوق تعیین هویت شده.

 6- متعالی — الوهیت خود تجربی و یگانه کنندۀ مخلوق- خالق. الوهیتی که در اولین سطح تعیین هویت کنندۀ مخلوق به عنوان فوق کنترل کنندۀ زمان - مکان جهان بزرگ عمل می‌کند، و گاهی اوقات تعالیتِ الوهیت خوانده می‌شود.

 7- غائی — الوهیت خود ابراز شده و فراتر از زمان و مکان. الوهیتی که قادر مطلق، عالِم مطلق، و همه جا حاضر است. الوهیتی که در دومین سطح تجلی یگانه‌ساز ربانیت به عنوان فوق کنترل کنندۀ مؤثر و نگاهدارندۀ اَبسُونایتِ جهان بنیادین عمل می‌نماید. در مقایسه با خدمت روحانی الوهیتها به جهان بزرگ، این کارکرد اَبسُونایت در جهان بنیادین به منزلۀ فوق‌ کنترل جهانی و فوق نگاهداری، که گاهی اوقات غائیتِ الوهیت نامیده می‌شود، می‌باشد.

سطح متناهیِ واقعیت با زندگی مخلوق و محدودیتهای زمان و فضا تعیین ویژگی می‌شود. واقعیتهای متناهی ممکن است پایانی نداشته باشند ولی همیشه از آغاز برخوردارند — آنها آفریده می‌شوند. سطح الوهیتِ تعالیت می‌تواند به صورت کارکردی در رابطه با وجودهای متناهی پنداشته شود.

 سطح اَبسُونایتِ واقعیت توسط چیزها و موجوداتِ بدون آغاز یا پایان و توسط فائق آمدن بر زمان و فضا تعیین ویژگی می‌شود. اَبسُونایتیها آفریده نشده‌اند، آنها منتج ‌شده‌اند — آنان به عبارت ساده، وجود دارند. سطح الوهیت غائیت به کارکردی در رابطه با واقعیتهای اَبسُونایت دلالت دارد. هر گاه که بر زمان و فضا تفوق حاصل شود، چنین پدیدۀ ابسونایت صرف نظر از این که در کدام بخش از جهان بنیادین باشد، یک عمل غائیتِ الوهیت می‌باشد.

 سطح مطلق بدون آغاز، بدون پایان، بدون زمان، و بدون مکان می‌باشد. به عنوان مثال: در بهشت، زمان و مکان وجود ندارد. وضعیت زمانی - مکانیِ بهشت مطلق است. این سطح، توسط الوهیتهای بهشت به صورت وجودگرایانه از طریق تثلیث به دست می‌آید. اما این سومین سطح تجلی یگانه‌ساز الوهیت به صورت تجربی کاملاً یگانه نمی‌شود. هر گاه، هر جا، و هر قدر سطح مطلق الوهیت عمل کند، ارزشها و معانی مطلق بهشت جلوه‌گر می‌شوند.

 الوهیت ممکن است وجودگرایانه، همچون در پسر جاودان؛ تجربی، همچون در ایزد متعال؛ همیارانه، همچون در خدای هفتگانه؛ و تقسیم نشده، همچون در تثلیث بهشت باشد.

 الوهیت منبع تمامی آنچه که الهی است می‌باشد. الوهیت مشخصاً و به طور تغییرناپذیر الهی است، ولی تمامی آنچه که الهی است لزوماً الوهیت نیست، گر چه با الوهیت هماهنگ خواهد شد و به سمت مرحله‌ای از وحدت با الوهیت — معنوی، ذهنی، یا شخصی — متمایل خواهد بود.

 ربانیت ویژگی، کیفیت یگانه‌ساز، و هماهنگ کنندۀ الوهیت است.

 ربانیت به صورت حقیقت، زیبایی، و نیکی برای مخلوق قابل درک است؛ به صورت محبت، بخشندگی، و خدمت روحانی در شخصیت به هم مرتبط است؛ و به صورت عدالت، قدرت، و حاکمیت در سطوح غیرشخصی آشکار می‌شود.

 ربانیت ممکن است همچون در سطوح وجودگرایانه و آفرینندۀ کمال بهشتی کامل — تکمیل — باشد؛ ممکن است همچون در سطوح تجربی و آفریده شدۀ تکاملِ زمانی - مکانی ناکامل باشد؛ یا ممکن است همچون در برخی از سطوح هاوُنای روابطِ وجودگرایانه - تجربی نسبی باشد، نه کامل و نه ناکامل.

 هنگامی که ما تلاش می‌کنیم کمال را در کلیۀ مراحل و اشکال نسبیت درک کنیم، با هفت نمونۀ قابل تصور مواجه می‌شویم:

 1- کمال مطلق در تمامی جنبه‌ها.

 2- کمال مطلق در برخی جنبه‌ها و کمال نسبی در کلیۀ صورتهای دیگر.

 3- جنبه‌های مطلق، نسبی، و ناقص در رابطه‌های متنوع.

 4- کمال مطلق در برخی جوانب، نقصان در تمامی سایرین.

5- کمال مطلق در هیچ جهتی، کمال نسبی در کلیۀ نمودها.

 6- کمال مطلق در هیچ حالتی، نسبی در برخی، نقصان در بقیه.

 7- کمال مطلق در هیچ خصیصه‌ای، نقصان در همه.

منبع


هیچ نظری موجود نیست: