۱۸ بهمن، ۱۳۹۹

رابطۀ خداوند با جهان 3- سیرت تغییرناپذیر خداوند

سیرت تغییرناپذیر خداوند

انسان مدتهاست که خدا را به صورت کسی شبیه خود پنداشته است. خداوند نسبت به انسان یا هر موجود دیگر در سرتاسر کائنات حسود نیست، هرگز نبوده، و هرگز نخواهد بود. با دانستن این که پسر آفریننده در نظر داشت انسان شاهکار آفرینش سیاره‌ای باشد، فرمانروای تمامی زمین باشد، این که بینش او تحت سلطۀ احساسات پست‌تر خود او قرار داشت، این صحنه که در برابر بتهای چوبی، سنگی، طلایی، و جاه‌طلبی خودخواهانه سر تعظیم فرود می‌آورد — این صحنه‌های رقت‌بار خداوند و پسرانش را برمی‌انگیخت که برای انسان حسود باشند، اما نسبت به او هرگز.

 خدای جاودانه ناتوان از خشم و غضب به مفهوم این احساسات بشری و آنطور که انسان چنین واکنشهایی را می‌‌فهمد می‌باشد. این احساسات پست و بیزار کننده هستند. آنها به سختی ارزش انسانی نامیده شدن را دارند، تا چه رسد الهی، و چنین حالاتی نسبت به طبیعت کامل و سیرت زیبای پدر جهانی به کلی بیگانه‌اند.

 دشواری زیاد، بسیار زیاد، که انسانهای یورنشیا در فهم خداوند دارند به سبب پیامدهای گستردۀ شورش لوسیفر و خیانت کلیگسشیا است. در کراتی که به واسطۀ گناه جدا نشده‌اند، نژادهای تکاملی قادرند برداشتهای بسیار بهتری نسبت به پدر جهانی فرموله کنند. آنها کمتر از سردرگمی، کژ اندیشی، و تحریف مفهوم رنج می‌برند.

خداوند از هیچ کاری که تاکنون انجام داده، اکنون انجام می‌دهد، یا در آینده انجام خواهد داد توبه نمی‌کند. او تماماً خردمند و نیز تماماً قدرتمند است. خرد انسان ناشی از آزمونها و اشتباهات تجربۀ بشری است. خرد خداوند مبتنی بر کمال تمام عیار بینش بیکران جهانی او است، و این پیش آگاهی الهی به طور مؤثر ارادۀ آزاد خلاق را هدایت می‌کند.

پدر جهانی هرگز کاری نمی‌کند که موجب تأسف یا پشیمانی متعاقب شود، اما مخلوقات دارای ارادۀ جهانهای دور افتاده که توسط شخصیتهای آفرینشگر او طراحی و آفریده شده‌اند، از طریق انتخاب تأسف‌آور خود، گاهی اوقات موجب احساس تأسف الهی در شخصیتهای والدین آفرینندۀ خود می‌شوند. اما گر چه پدر نه اشتباه می‌کند، نه پشیمان می‌شود، و نه تأسف را تجربه می‌کند، موجودی با یک عاطفۀ پدری است، و هنگامی که فرزندانش با کمکی که توسط طرحهای نیل معنوی و سیاستهای صعود انسانی جهانها چنان آزادانه فراهم شده، نمی‌توانند به آن سطوح معنوی که قادرند به آن دست یابند برسند، قلبش بدون شک محزون می‌شود.

 خوبی بیکران پدر فراتر از درک ذهن متناهی زمان است. از این رو برای نمایش مؤثر تمامی فازهای خوبی نسبی همیشه باید مقایسه‌ای با شرارت نسبی (نه گناه) انجام پذیرد. کامل بودن خوبی الهی به این دلیل می‌تواند از طریق نقصان بینش انسانی تشخیص داده شود که فقط در رابطۀ مقایسه‌ای با نقصان نسبی در روابط زمان و ماده در حرکات فضا قرار دارد.

سیرت خداوند بی‌نهایت فوق بشری است. از این رو این طبیعت الوهیت، پیش از آن که حتی بتواند توسط ذهن متناهی انسان در کادر ایمان درک شود، باید همچون در پسران الهی جسمیت یابد. 


منبع

هیچ نظری موجود نیست: