۲۰ بهمن، ۱۳۹۹

رابطۀ خداوند با جهان 4- فهم خداوند

فهم خداوند


 خداوند یگانه موجود ساکن، خود شامل، و تغییرناپذیر در تمامی جهان جهانها است، که نه بیرون دارد، نه ماوراء، نه گذشته، و نه آینده. خداوند انرژی هدفمند (روح خلاق) و ارادۀ مطلق است، و اینها خود - موجود و جهانی هستند.

 از آنجا که خداوند خود - موجود است، مطلقاً مستقل است. هویت خداوند خود مغایر با تغییر است. ”من، خداوند، تغییر نمی‌کنم.“ خداوند دگرگونی ناپذیر است، اما تا هنگام نیل به مرتبت بهشتی نمی‌توانید حتی شروع به فهم این امر کنید که چگونه خداوند از سادگی به پیچیدگی، از هویت به تنوع، از سکون به حرکت، از بیکرانی به متناهی بودن، از الهی به بشری، و از وحدت به دوگانگی و سه‌گانگی گذر می‌کند. و لذا خداوند می‌تواند جلوه‌های مطلق بودن خود را تعدیل کند زیرا تغییرناپذیری الهی به معنی عدم تحرک نیست. خداوند دارای اراده است — او اراده است.

 خداوند موجودی حاوی خودمختاری مطلق است. هیچ حد و مرزی در واکنشهای جهانی او وجود ندارد، به جز آنهایی که توسط خود او برقرار شده است، و اعمال داوطلبانۀ او فقط با آن کیفیتهای الهی و ویژگیهای کامل که به طور ذاتی طبیعت جاودانۀ او را متمایز می‌کنند تعدیل می‌شوند. از این رو خداوند به عنوان موجودی دارای خوبی نهایی به علاوۀ یک ارادۀ آزاد حاوی بیکرانی خلاق به جهان مربوط است.

 پدر - مطلق آفرینندۀ جهان مرکزی و کامل و پدر تمامی آفرینندگان دیگر است. خداوند شخصیت، خوبی، و ویژگیهای بیشمار دیگر را با انسان و سایر موجودات قسمت می‌کند، اما بیکرانی اراده فقط متعلق به او است. خداوند به واسطۀ تمایلات طبیعت جاودانه‌اش و به واسطۀ اصول خرد بیکرانش در اعمال خلاقش محدود است. خداوند فقط آنچه را که بینهایت کامل است شخصاً انتخاب می‌کند، از این رو جهان مرکزی از کمال آسمانی برخوردار است. و در حالی که پسران آفریننده به طور کامل در الوهیت او، حتی فازهایی از مطلق بودن او، سهیم هستند، در مجموع به واسطۀ آن نهایت خردمندی که بیکرانی ارادۀ پدر را رهنمون می‌شود محدود نیستند. لذا، در مرتبت فرزندی میکائیل، ارادۀ خلاق حتی فعالتر می‌شود، کاملاً الهی و تقریباً غائی، اگر نه مطلق. پدر بیکران و جاودانه است، اما انکار امکان خود محدودسازی ارادی او منجر به انکار همین مفهوم مطلق بودن ارادی او می‌شود.

مطلق بودن خداوند بر تمامی هفت سطوح واقعیت جهان سایه افکنده است. و تمامی این طبیعت مطلق تابع رابطۀ آفریننده با خانوادۀ جهانی مخلوق او است. ممکن است عدالت سه‌گانه در جهان جهانها با موشکافی تعیین ویژگی شود، اما خدای جهانها در تمامی رابطۀ عظیم خانوادگیش با مخلوقات زمان تابع احساس الهی است. در ابتدا و در انتها — برای ابد — خدای بیکران یک پدر است. از میان تمامی عناوین ممکن که او می‌تواند به طور شایسته با آنها شناخته شود، به من رهنمود داده شده که خدای تمامی آفرینش را به عنوان پدر جهانی تصویر نمایم.

 در خدای پدر اعمال مبتنی بر ارادۀ آزاد در سیطرۀ قدرت قرار ندارند، و توسط هوشمندی تنها نیز هدایت نمی‌شوند. شخصیت الهی به این صورت تعریف می‌گردد که در روح وجود دارد و خود را به صورت محبت به جهانها آشکار می‌سازد. از این رو، اولین منبع و مرکز در تمامی روابط شخصیش با شخصیتهای خلق شدۀ جهانها همواره و به طور مداوم یک پدر بامهر و محبت می‌باشد. خداوند در بالاترین مفهوم کلام یک پدر است. او از طریق آرمان‌گرایی کامل مهر الهی برای ابد برانگیخته می‌شود، و آن طبیعت مهرآمیز قوی‌ترین بیان و بزرگترین رضایت خود را در دوست داشتن و دوست داشته شدن می‌یابد.

 در علم، خداوند اولین علت است؛ در مذهب، پدر جهانی و بامحبت است؛ در فلسفه، موجود یگانه‌ای که به واسطۀ خود وجود دارد، و به هیچ موجود دیگری برای وجود وابسته نیست بلکه واقعیت وجود را به همه چیز و به تمامی موجودات دیگر با بخشندگی عطا می‌دارد. اما به آشکارسازی الهی نیاز است که نشان داده شود که خدای مذهب اولین علت علم و وحدت خود - موجودِ فلسفه است، سرشار از رحمت و نیکی و متعهد به این که موجب بقای ابدی فرزندانش در زمین شود.

 ما مشتاق مفهوم بیکران هستیم، اما ایدۀ تجربی خداوند، ظرفیت ما در همه جا و در هر زمان برای درک عوامل شخصیت و ربانیتِ بالاترین برداشت ما از الوهیت، را پرستش می‌کنیم.

 آگاهی از یک زندگی پیروزمند بشری در زمین ناشی از آن ایمان مخلوق است که در هنگام مواجه شدن با منظرۀ وحشتناک محدودیتهای بشری جرأت می‌یابد هر قسمت تکراری از وجود را از طریق این اعلام راسخ به چالش بطلبد: حتی اگر نتوانم این کار را انجام دهم، در من کسی زندگی می‌کند که می‌تواند و آن را انجام خواهد داد، بخشی از پدر - مطلق جهان جهانها. و این ”آن پیروزی، همان ایمان شما، است که بر دنیا غلبه می‌کند.“ 

منبع

هیچ نظری موجود نیست: